موقعیت قرارگیری
قلعه شاهدژ نهبندان در ارتفاع یک هزار و ۴۱۰ متری از سطح دریای آزاد، در فضای وسیع قله کوهی منفرد که از اطراف به دشت های باز و وسیع اشراف دارد، قرار گرفته است.
یکی از ویژگی های این اثر موقعیت استراتژیک وسوق الجیشی آن است به گونه ای که در نقطه ای قرار گرفته که در چهارراهی مسیرهای کاروان و تاریخی از سه مسیر سیستان، بلوچستان، کرمان و قهستان واقع شده است.
در فاصله حدود ۵ کیلومتری غرب قلعه شهر تاریخی نهبندان و حدود یک کیلومتری شمال آن روستای خوانشرف یا خوشاره قرار گرفته است.
این قلعه که در اواخر دوران قدرت اسماعیلیان از اوایل قرن هفتم هجری قمری در اختیار آنان قرار داشته را می توان حد نهایی و آخرین دژ این فرقه در جنوب قهستان دانست.
ویژگی های معماری
قلعه تاریخی شاهدژ مجتمعی بزرگ از عناصر و اجزای معماری مختلف با کارکردهای گوناگون است که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
وجود بعضی عناصر مانند گذرها و کوچه ها، آب انبارها و ارگ در کنار اتاقک های متعدد و متنوع نشان دهنده این است که در حقیقت این محل کارکردی شبیه پادگان بزرگ نظامی داشته است.
اولین عنصر معماری که هنگام ورود به قلعه به چشم می آید، باروی آن است که به همراه برج ها کارکرد دفاعی داشته و دور تا دور قلعه وجود داشته اند.
بیشتر مصالح مورد استفاده در ساخت بارو قطعات سنگی است.
کیفیت بارو و میزان استحکام و دقتی که در ساخت آن می شده در قسمت های مختلف قلعه متفاوت است به گونه ای که در نقاطی که دسترسی و امکان نفوذ به قلعه آسان تر بوده، باروها مستحکم تر ساخته شده اند تا دیوارهای دفاعی مناسبی در مقابل تهاجم باشند اما در قسمت هایی که به دلیل شرایط طبیعی کوه امکان نفوذ از آن قسمت ها وجود نداشته زیاد به بارو توجهی نشده است.در کنار باروها، عنصر مهم دیگر دفاعی برج ها می باشند.
برج ها عموما متصل به بارو و به صورت نیم دایره اند که بسته به محل قرارگیری، ابعاد و اندازه آن ها متفاوت است و دارای دو عملکرد عمده هستند.تعداد برج هایی که قابل تشخیص بوده و آثاری از آن ها باقی مانده ۲۵ مورد است که تمام آن ها در قسمت غرب، جنوب غربی و شمال قلعه قرار گرفته اند.
در جبهه غرب قلعه، یعنی قسمتی که مشرف به شهر نهبندان است و در انتهای مسیر دسترسی از پای کوه به قلعه، ورودی قرار دارد، از این عنصر معماری نیز مانند بیشتر بخش ها تنها دیوارهایی به ارتفاع حدود یک تا یک و نیم متر باقی مانده است.
اما نقشه این قسمت و موقعیت قرارگیری آن نشان دهنده عملکرد آن به عنوان ورودی است. مهم ترین دلایل در تایید ورودی بودن این فضا عبارتند از :
۱)قرار گرفتن در انتهای مسیر دسترسی از پای کوه به قلعه.
۲)وجود دو طاقنما یا فرورفتگی در دو طرف راهرو.
۳)وجود فضایی با ساختاری شبیه چهارطاقی که از چهار طرف آن راهروهایی به قسمت های مختلف قلعه امتداد دارد.
۴) قرار داشتن دو اتاقک در دو طرف ورودی.
۹ آب انبار در نقاط مختلف قلعه پراکنده اند.
نحوه پراکنش آب انبارها به گونه ای است که با توجه به وسعت زیاد قلعه (۵۳۲۷۲ متر مربع) و فاصله زیاد میان نقاط مختلف آن از یک سو و اختلاف ارتفاع زیاد میان نقاط مختلف قلعه از سوی دیگر و دشواری رفت و آمد میان نقاط مختلف قلعه دسترسی به آب به آسانی امکان پذیر باشد.
در میان عناصر و اجزای معماری قلعه یکی از سازه هایی که نسبت به سایر عناصر از سلامت بیشتری برخوردار است و با توجه به مصالح و استحکام زیاد، به نظر می رسد مورد توجه خاص بوده است دو تالار موازی به طول ۱/۱۴ و عرض ۵/۲ متر است و پوشش قوس پنج او هفت تند این فضاها، تنها پوشش های باقی مانده در کل قلعه هستند.
این قسمت دارای دو طبقه بوده و به نظر می رسد طبقه فوقانی فضایی وسیع بوده و فاقد آن تقسیم بندی فضاها در طبقه زیرین خود است.
به توجه به این که از این طبقه آثاری از ستون، طاق، قوس یا پای قوس و یا جرزهای نگهدارنده پوشش سقف به دست نیامده است و با توجه به وسعت زیاد فضا اجرای سقف بدون استفاده از این عناصر امری بسیار مشکل بوده است.
وجود گذرها و کوچه های متعدد که بخش های مختلف قلعه را به هم مربوط می سازند، از عناصر شاخص قلعه اند.
با توجه به ساختار طبیعی زمین و وجود شیب های تند و مسیرهای صخره ای که دشواری رفت و آمد را باعث می شده، در بسیاری از نقاط، گذرهایی ایجاد شده که رفت و آمد را تسهیل کند.
نحوه ساخت این گذرها به طور کلی به دو گونه است.
بعضی از کوچه ها در جریان ساخت فضاهای مختلف قلعه به وجود می آمده اند به گونه ای که حریم دو طرف کوچه ها را دیوارهای انتهایی فضاها تشکیل می داده اند.
اما بعضی از گذرها به خصوص در بخش های شیبدار با چیدن دیوارهای سنگی و سپس پر کردن فضای میان این دیوارها با زمین شیبدار سطح همواری ایجاد می شده است.
شکل گیری تاریخی و قدمت بنا
یکی از مشکل ترین بخش ها در بررسی و مطالعه این اثر، تاریخ گذاری آن است.
کمبود مدارک و شواهد اعم از ویژگی های معماری، آثار و شواهد منقول و نیز منابع تاریخی باعث شده، اظهار نظر در مورد پیشینه تاریخی اثر با احتمال خطای زیادی همراه باشد.
از مهم ترین منابع و مدارک در تاریخ نگاری، آثار، مدارک و منابع مکتوب و تاریخی است.
در طبقات ناصری اثر عثمان ابن محمد (منهاج سراج) آمده است که در زمان حمله مغول اسماعیلیان قهستان قلعه شاهنشاهی را در ناحیه نه (نهبندان) از برادر زاده بهرام شاه، حاکم سیستان خریداری کردند و از نفوذ ملوک سیستان در همسایگی خود کاستند.
بهرام شاه برای بازپس گیری قلعه رسولی نزد اسماعیلیان فرستاد و اسماعیلیان را تهدید به لشکرکشی کرد.
به همین دلیل چهار نفر از فدائیان اسماعیلی در روز جمعه ای در سال ۶۱۸ وی را با کارد از پا در آوردند.هر چند در این منبع به نام شاهدژ یا شاهدزد که نام کنونی این قلعه است، اشاره ای نشده اما با توجه به این که خانیکف روسی که در سال ۹ ۱۸۵۸ به این قلعه آمده، آن را قلعه شاه نامیده، احتمال فراوان دارد که منظور از قلعه شاهنشاهی همین قلعه شاهدژ امروزی می باشد.
«آلفونس گابریل (۱۹۳۵ م) در کتاب عبور از صحاری ایران قلعه شاهدژ را این گونه توصیف می کنند.
قلعه شاهدزد با بنای سنگی و برج های دفاعی و چند صد خانه کوچک باید زمانی مجهز و با عظمت بوده باشد.
اما بیشتر از آب انبار بزرگ در آن جا نیافتیم، بخش هایی را از آن ها را با خشت پخته بنا کرده بودند و دیوارهایش روکش شده بود.
برای ورود به آن ها پله هایی ساخته بودند. زاغه هایی در شاهدزد دیده می شد که به عمق زمین می رفت و ما مورد استفاده آن ها را نیافتیم. صعود به قله شاهدزد دشوار و فقط از جبهه غربی امکان پذیر بود.